Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «بی باک نیوز»
2024-05-06@02:24:20 GMT

تولد شخصی و شخصیتی امام حسین(ع) در یک روز

تاریخ انتشار: ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۱۱۶۰۳۴

تولد شخصی و شخصیتی امام حسین(ع) در یک روز


به گزارش بی‌باک نیوز،سوم شعبان المعظم سالروز ولادت مولایی است که در عالم هستی نظیر و همتایی ندارد، حضرت سیدالشهدا امام حسین(ع) پاره‌تن امام علی(ع) و صدیقه فاطمه(س) در چنین روزی در مدینه النبی دیده به جهان گشود و گل‌های لبخند را نثار لبان مبارک حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی(ص) کرد، به مناسبت میلاد سراسر نور و مبارک ثارالله پای سخن آیت‌الله مجتبی تهرانی از اساتید فقید اخلاق تهران درباره روایت «حُسَیْنٌ مِنِّی» می‌نشینیم:

*معنای «حُسَیْنٌ مِنِّی»

اینکه می‌فرماید: «حُسَیْنٌ مِنِّی»، حسین از من است، چه معنایی دارد؟ یعنی به حسب ظاهر من مجرای وجودی او در این جهان بوده‌ام.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

واقعاً هم همین گونه است. در این مطلب شبهه‌ای نیست. ما این را بسیار خوب می‌توانیم بفهمیم که این بخش روایت جنبه شخصی دارد نه شخصیتی. اگر ما به ظاهر روایت توجه کنیم این معنا از «حُسَیْنٌ مِنِّی»؛ حسین از من است، برداشت می‌شود. همان طور که پیغمبر(ص) راجع به دخترش زهرا(س) فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی»، فاطمه پاره تن من است. بر این اساس می‌گوییم ایشان مجرای وجودی او بوده و لذا تولّد شخصی حضرت از پیغمبر(ص) می‌باشد.

اما جمله بعد یعنی عبارت «وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ»؛ من از او هستم، کار را قدری مشکل کرده است. آیا این جمله در مقام بیان شدّت رابطه وجودی بین پیغمبر اکرم(ص) و امام حسین(ع) است؟ یعنی در آن تأویل به کار ببریم؟ یا گویای مطلب بالاتری است؟ در اینجا رسول اکرم(ص) مطلب دیگری را بیان می‌دارند. حضرت می‌فرماید درست است که من از نظر شخصی مجرای حسین(ع) بوده‌ام، ولی او از نظر شخصیتی نسبت به من نقش دارد. من مجرای وجودی و علت محدثه او در این عالم هستم، اما او علت مبقیه شخصیتی من است.

در تاریخ آمده است که حضرت موسی(ع) ابتدا در مصر بود. بعد، از آنجا بیرون آمد و به سمت مدین رفت. تا وقتی که از مصر بیرون نرفته بود از انبیاء به شمار می آمد، اما از رسل و صاحبان شریعت محسوب نمی‌شد. او پیرو همان آیین حضرت ابراهیم(ع) بود. اما هنگامی که به مدین رسید، مقام رسالت را به او دادند. یعنی تولد شخصیّتی او به عنوان یک رسول اولوالعزم در مدین است نه در مصر. بعد از تولد شخصی او، شخصیت نبوتش هم بروز پیدا کرد. اما بعد از این دو موقعیت است که شخصیت جدید او به عنوان یک رسول متولد می‌شود. هر کدام از اینها تولد خاص به خود دارد. اگر به آیات شریفه مراجعه کنید می‌بینید که وقتی از مصر بیرون آمد: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»؛ امّا «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیلِ»؛ می‌خواهد به او شخصیت جدید داده شود. دقت کنید!

اما شخصیت حسین(ع) به عنوان علت مبقیه شخصیت پیغمبراکرم از کجا شروع شد؟ در تاریخ می‌نویسند حسین(ع) در آخر ماه رجب به سمت مکه حرکت کرد. حضرت هنگام خروج از مدینه این آیه شریفه را تلاوت کردند که: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». امام هنگامی که در سوم شعبان وارد مکه می‌شود، می‌فرماید: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل». اگر کسی اهل دقت باشد، در این موارد به نکات بسیاری دست پیدا خواهد کرد. در اینجا است که شخصیت جدید حسین(ع) متولد می‌شود.

شخصیت امامت حسین(ع) مانند نبوت حضرت موسی(ع) بروز و ظهور پیدا کرده بود، اما شخصیت جدید او که بر اساس آن می‌توانست علت مبقیه شخصیت پیغمبر اکرم(ص) و رسالت او باشد در زمان ورود به مکه شکل گرفت. لذا آیاتی که امام(ع) تلاوت می‌کند دقیقاً با حالات حضرت موسی(ع) مطابقت دارد.

هنگامی که حضرت موسی(ع) از مصر بیرون آمد، «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ». این جنبه نفی‌ای دارد؛ یعنی می‌خواهد از قید و بند این خبیث‌ها خلاص شود. بعد هم می‌گوید: «رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ»، تا به مدین می‌رسد. مدین سرزمینی امن و تقریباً خارج از قلمرو حکومتی فرعون بوده است. به همین خاطر هنگامی که حضرت موسی به آنجا می‌رسد، می‌گوید: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل».

مدینه نیز در منطقه حکومتی یزید قرار داشت، به همین جهت می‌خواستند در آنجا از حضرت بیعت بگیرند. امام درست مانند حضرت موسی(ع) همان آیه را تلاوت می‌فرماید که جنبه نفی داشت: «فَخَرَجَ مِنْها خائِفاً یَتَرَقَّبُ قالَ رَبِّ نَجِّنی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». حضرت هنگام ورود به منطقه امن مکه که نقطه آغاز تولد شخصیت جدید او محسوب می‌شود این آیه را تلاوت می‌کند که: «وَ لَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقاءَ مَدْیَنَ قالَ عَسى رَبِّی أَنْ یَهْدِیَنی سَواءَ السَّبیل».

لذا در این تعبیراتی که از پیغمبراکرم(ص) آمده و حتی عامه هم مکرراً آن را نقل می‌کنند: «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» یا «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه»، اگر عبارت اول روایت را تولد شخصی حضرت معنا کنیم، بخش دوم آن را تولد شخصیتی به معنای علت مبقیه بودن رسالت نبی اکرم(ص) خواهیم گرفت. «من هم از او هستم»، به این معنی نیست که او در مجرای وجودی من نقش داشته است.

عجیب اینکه تولد شخصی و شخصیتی حسین(ع) در یک روز و آن هم روز سوم شعبان بوده است. به نقل مشهور تولد شخصی حضرت در سوم شعبان در مدینه بوده و تولد شخصیتی ایشان نیز در سوم شعبان هنگام ورود به مکه می‌باشد. هم تولد شخصی حسین(ع) و هم تولد شخصیتی او در یک روز بوده است. این تقارن عجیبی است که ورود امام به این نشئه با ورودش به مکه در سوم شعبان باشد. این از مواردی است که در تاریخ کمتر دیده می‌شود.


منبع: فارس

-----------------------------------------------------------------------------

تذکر: کاربر محترم! انتشار مطالب دیگر رسانهها از سوی پایگاه خبری تحلیلی بی‌باک لزوما به معنای صحت و تایید محتوای آنها نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه‌ای بازنشر می‌شود. در ضمن شما می توانید اخبار و مطالب وزین خود را که تا کنون در هیچ رسانه‌ای منتشر نشده است از طریق بخش "تماس با ما" یا پل ارتباطی این آدرس ایمیل توسط spambots حفاظت می شود. برای دیدن شما نیاز به جاوا اسکریپت دارید برای ما ارسال نمایید تا در صورت دارا بودن مولفه‌های لازم، منتشر گردد.

------------- با کلیک بر روی لینکهای ذیل تمامی روزنامه‌های کشور را رایگان مطالعه کنید -------------

روزنامه‌های عمومی | روزنامه‌های اقتصادی | روزنامه‌های ورزشی | سایر روزنامه‌ها| هفته‌نامه و ماهنامه | نشریات استانی

منبع: بی باک نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.bibaknews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «بی باک نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۱۱۶۰۳۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تحمیل ایده یا مشکلات شخصیتی؛ چرا سرمربیان هلندی در فوتبال انگلیس ناکام می‌مانند؟

زمانی فرانک دی بوئر توسط ژوزه مورینیو بدترین سرمربی تاریخ لیگ برتر معرفی شد. اما هموطن‌های دی بوئر نیز عملکرد چندان درخشانی نداشته‌اند. 

طرفداری | طی سالیان اخیر سرمربیان فوتبال هلند عملکرد چندان جالبی در فوتبال انگلیس به ثبت نمی‌رسانند. اتفاقی که باعث شده است لوک ادواردز از تلگراف به بررسی آن بپردازد.

هنگام معرفی رسمی آرنه اسلوت به عنوان سرمربی جدید لیورپول، با توجه به عملکرد متوسط مربیان هلندی در لیگ برتر، تردیدهایی در مورد توانایی او برای تداوم موفقیت‌های یورگن کلوپ به وجود خواهد آمد. اسلوت کار فوق العاده‌ای در فاینورد انجام داده است. تیم او پس از مدت‌ها فصل گذشته اردیویسه را فتح کرد و امسال نیز به قهرمانی جام حذفی دست یافت. او تابستان گذشته به دلایل مشخصی گزینه تاتنهام برای جانشینی آنتونیو کونته بود. مرد هلندی تحسین بسیاری را دریافت می‌کند. با این حال، فاینورد در فصل جاری پشت سر آیندهوون در رتبه دوم قرار می‌گیرد. فصلی که آژاکس به عنوان موفق‌ترین تیم تاریخ لیگ هلند، عملکرد کابوس‌واری داشته است. با بررسی عملکرد سرمربیان هلندی در فوتبال انگلیس، به الگوی مشخصی می‌رسیم.

بهترین عملکرد در بین سرمربیان هلندی لیگ برتر انگلیس:

نام سرمربی تعداد بازی  برد تساوی باخت  نرخ پیروزی
اریک تن هاخ  72 39 12 21 %54
گاس هیدینک  34 18 12 4 %53
لوئیس فن خال  76 39 19 18 %51
رونالد کومان  123 55 27 41 %45
رود گولیت  104 51 26 37 %39
مارتین یول  202 75 51 76 %37
رنه مئولیستین 13 3 1 9 %23
دیک ادووکات  17 3 6 8 %18

 حتی آن مربیانی که تا حدودی موفق بوده‌اند، دوران طولانی‌مدتی در لیگ برتر نداشته‌اند. تنها مارتین یول، سرمربی سابق تاتنهام و فولام، توانسته بیش از ۲۰۰ بازی در لیگ برتر را تجربه کند. در واقع، تاریخ به ما نشان می‌دهد با وجود موفقیت بازیکنان سرشناس هلند در فوتبال انگلیس، سرمربیان این کشور در لیگ برتر با مشکل مواجه می‌شوند. همه آن‌ها شخصیت‌های متفاوت با نقاط قوت و ضعف مخصوص خودشان را داشتند. برخی حداقل در ابتدا تاثیر مثبتی روی تیمشان اعمال کردند، اما گاس هیدینک، لوئیس فن خال، رونالد کومان، دیک ادووکات، رود گولیت و البته اریک تن هاخ، همگی در اندازه‌های مختلف، نتوانستند موفقیت‌های قبلی خود را تکرار کنند. 

فقط تن هاخ نیست که با وجود دست و پا کردن نامی بزرگ برای خود در آژاکس، در پیاده‌سازی ایده‌هایش در منچستریونایتد به مشکل برخورده است. فصل اول او در اولدترافورد با کسب سهمیه لیگ قهرمانان و قهرمانی در لیگ کاپ همراه شد، او در فصل دوم برای دومین بار متوالی به فینال اف‌ای کاپ رسیده اما در این لحظه برای حفظ شغلش می‌جنگد. اگرچه برخی انتقادات از عملکرد او می‌تواند اغراق‌آمیز باشد. با توجه به جایگاهی که آرنه اسلوت قرار است در آن قدم بگذارد، آیا عملکردی مشابه برای او در لیورپول مورد قبول قرار می‌گیرد؟ بعید به نظر می‌رسد تنها یک جام لیگ کاپ طی دو سال ابتدایی با توجه به دستاوردهای کلوپ و کیفیت تیمی که به ارث خواهد برد، به عنوان موفقیت تلقی شود.

منصفانه نگاه کنیم با وجود این که اریک تن هاخ در فینال جام حذفی با برنده سریالی به اسم پپ گواردیولا مواجه خواهد شد، او شانس کسب دومین جام دورانش در اولدترافورد را دارد. طی دوران 11 ساله پسافرگوسن، تنها ژوزه مورینیو در منچستریونایتد موفق‌تر عمل کرده است. آرنه اسلوت در چنین محیطی گام می‌گذارد. با ذکر این نکته که تن هاخ نسبت به او در لیگ هلند موفق‌تر عمل کرده است .مربیان هلندی با وجود موفقیت‌های کوتاه‌مدت نمی‌توانند عملکردشان را ادامه دهند. لوئیس فن خال در منچستریونایتد جام برد. گولیت با چلسی اف‌ای کاپ را فتح کرد و با نیوکاسل نیز به فینال رسید. کومان با ساوتهمپتون ششم شد.

شخصیت رک هلندی منجر به تنش می‌شود

اینکه چرا مربیان هلندی در لیگ برتر انگلیس موفق نبوده‌اند، عجیب به نظر می‌رسد، چرا که در نگاه اول آن‌ها شاید تطابق بیشتری با فرهنگ انگلیس داشته باشند. با توجه به فراوانی انگلیسی‌زبانان در هلند، مشکل زبان کمتر وجود دارد و هیچ یک از مربیان ذکر شده در بالا برای برقراری ارتباط با بازیکنان به مترجم نیاز نداشتند. با این حال، صراحت لهجه هلندی‌ها شاید با برخی از بازیکنان سازگار نباشد. آن‌ها در صحبت‌های خود بسیار رک و صریح هستند. هنگامی که این موضوع را با رویکرد سنتی و سختگیرانه در سبک مربیگری ترکیب کنید، منجر به ایجاد تنش خواهد شد. 

بازیکنان نیوکاسل که برای گولیت بازی می‌کردند، می‌گویند تکبر و نداشتن مهارت‌های مدیریت بازیکنان توسط گولیت، عامل شکست او در سنت جیمز پارک بود، نه تاکتیک‌ها یا دانش فوتبالی او. هرچه کمتر در مورد دوره کوتاه و فاجعه‌بار فرانک دی‌بوئر در کریستال‌پالاس صحبت شود، بهتر است. اما به عنوان یک نکته کلی، شاید دلیل ماندگاری کوتاه‌مدت مربیان هلندی در لیگ برتر این باشد که بازیکنان با تبدیل همکاری سرمربی هلندی از ماه به سال، دیگر نمی‌توانند با او ادامه دهند. همچنین حس شوخ‌طبعی در هلند با انگلستان بسیار متفاوت است. این ممکن است موضوعی به نظر کوچک برسد، اما در رختکن و تمرینات، شوخ‌طبعی برای روحیه تیمی مهم است.

تصور اینکه هر یک از مربیان یاد شده برای کاهش تنش با بازیکنان و کارکنان خود، شوخی و خنده‌ای داشته باشند، دشوار است. آیا ممکن است شما محیطی را ایجاد کنید که برای پرورش بازیکنان این لیگ بیش از حد دشوار و طاقت‌فرسا باشد؟ شاید این موضوع به نحوه مربیگری فوتبال در هلند مربوط باشد. برای کشوری با تنها 17.7 میلیون جمعیت، هلند همیشه در زمینه کیفیت بازیکنانی که پرورش می‌دهد، فراتر از حد انتظار ظاهر شده است. بخش زیادی از این موفقیت به خاطر نحوه پرورش بازیکنان از سن کم و تمرکز بر توانایی فنی به جای قدرت بدنی و آمادگی جسمانی است. روش‌های تمرینی برای بازیکنان بزرگسال نیز مشابه است. همه بازیکنان از اینکه به آن‌ها گفته شود کجا بایستند، کجا پاس بدهند، کجا با جزئیات ریز بدوند، لذت نمی‌برند.

تفاوت ظریف اما اساسی بین تحمیل ایده‌ها و انتقال آن‌ها وجود دارد. هلندی‌ها تمایل دارند باور کنند که راه آن‌ها تنها راه است؛ این که یک راه درست برای بازی وجود دارد و آن راه، ایده‌های آن‌هاست که بر مبنای فوتبال مدرن پایه‌گذاری شده است. منصفانه اگر بگوییم، با توجه به میراث یوهان کرایف و آژاکس و تاثیر ماندگار آن‌ها بر نحوه بازی، مربیان هلندی نیز به درستی به این موضوع اشاره می‌کنند .احتمالا و با وجود این که یک دیدگاه جسورانه محسوب می‌شود، بازیکنان لیگ برتر انگلیس نمی‌توانند با رویکرد سرمربیان هلندی کنار بیایند. 

موضوع دیگری به اسم مردانگی و غرور مردانه هم وجود دارد. سارینا ویگمن، سرمربی هلندی تیم ملی زنان انگلیس، موفق‌ترین سرمربی فوتبال سه‌شیرها است. او در سال ۲۰۲۲ قهرمان یورو شد و در سال ۲۰۲۳ به فینال جام جهانی رسید. رویکرد او بسیار کلی‌نگرتر است. او از بازیکنانش مراقبت می‌کند، روابط شخصی قوی‌ای می‌سازد، به شخصیت بازیکن به اندازه‌ی فوتبال اهمیت می‌دهد. او به جای دیکته کردن، آموزش می‌دهد. بازیکنان انگلیس او را دوست دارند. شاید آرنه اسلوت بهتر است به جای تحمیل ایده‌هایش، با فراهم کردن آزادی عمل، خلاف سیاست هموطنانش، در لیگ برتر موفق شود. گاهی اوقات، چیزی فراتر از دانش فوتبال منجر به موفقیت می‌شود.

 

به قلم لوک ادواردز برای تلگراف

از دست ندهید ????????????????????????

جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول می‌کردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکل‌وشمایلی که هرگز ندیده‌اید! (عکس)

دیگر خبرها

  • ایمیل‌ها کدام ویژگی‌های شخصیتی را افشا می‌کنند؟
  • امام جعفر صادق (ع)؛ شخصیت مهم در جهان اسلام و مکتب شیعه
  • شیوه رفتاری امام صادق (ع) بهترین الگو برای تقریب مذاهب است
  • ۳ عامل مهم در شکل‌گیری شخصیت محمد‌رضا سنگری
  • عزاداری مردم آذربایجان غربی در سوگ شهادت امام صادق(ع)
  • مکتب امام صادق(ع) جامعه اسلامی را به سوی درستی هدایت کرد
  • انقلاب اسلامی ایران ادامه دهنده مکتب امام صادق (ع)است
  • تحمیل ایده یا مشکلات شخصیتی؛ چرا سرمربیان هلندی در فوتبال انگلیس ناکام می‌مانند؟
  • تشییع پیکر شهید حجت‌الله یوسفیه در ورامین
  • ببینید | سخنان شاپور بختیار در مورد شخصیت و سبک زندگی امام خمینی در جلسه‌ی شورای امنیت حکومت پهلوی